کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر شوی با خبر از سوز دل بیتابم
    دم آبی نخوری تا نکنی سیرابم
    محرمی نیست در آفاق به محرومی من
    عین دریایم و سرگشته تر از گردابم
    شور من حق نمک بر همه دلها دارد
    نیست ممکن که فراموش کنند احبابم
    بس که آلوده عصیان شده ام، می ترسم
    که درین گرد زمین گیر شود سیلابم
    نبض من چون رگ سنگ است ز جستن ایمن
    بس که سنگین شده ز افسانه غفلت خوابم
    خامشی داردم از مردم کج بحث ایمن
    نیست چون ماهی لب بسته غم قلابم
    برگ عیش است مرا باعث غفلت صائب
    همچو نرگس برد ایام بهاران خوابم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha