کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چنان برد اختیار از دست آن سرو قباپوشم
    که آید در نظرها خشک چون محراب آغوشم
    ز بوی خون دل نظار گی را آب می سازم
    به ظاهر چون لب تیغ از شکایت گر چه خاموشم
    جنون من شد از زخم زبان ناصحان افزون
    نه آن دریای پر شورم که بتوان کرد خس پوشم
    من آن حسن غریبم کاروان آفرینش را
    که جای سیلی اخوان بود نیل بنا گوشم
    من از کم مایگی مهر خموشی بر دهن دارم
    من آن بحرم که گوهر در صدف شد آب از جوشم
    ز خواری آن یتیمم دامن صحرای امکان را
    که گر خاکم سبو گردد نمی گیرند بر دوشم
    فلک بیهوده صائب سعی در اخفای من دارد
    نه آن شمعم که بتوان داشت پنهان زیر سر پوشم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha