کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز گفت و گو سبک چون موج طوفان دیده می گردم
    ز خاموشی گران چون گوهر سنجیده می گردم
    ز چشم شور آب زندگانی تلخ می گردد
    از آن چون خضر برگرد جهان پوشیده می گردم
    ز بس کاهیده ام از سرد مهریهای غمخواران
    با اندک روی گرمی موی آتش دیده می گردم
    نسیم مصر اگر در کلبه احزان من آید
    زوحشت مضطرب چون شمع صرصر دیده می گردم
    ندارد ریشه در خاک تعلق گردباد من
    خس و خاشاک هستی را به هم پیچیده می گردم
    در آن وادی که گل از زخم خارش می توان چیدن
    ز کوته دیدگی با دامن برچیده می گردم
    مرا روزی که آن خورشید سیما در نظر آید
    چو اشک خود تمام شب به گرد دیده می گردم
    مجو از من سخن در بزم آن آیینه رو صائب
    که در بیرون محفل من نفس دزدیده می گردم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha