کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به من گر درد و داغی می رسد خوشحال می گردم
    که از لب تشنگی سیراب چون تبخال می گردم
    زوحشت سایه را چون نافه از خود دور می سازد
    غزال شوخ چشمی را که من دنبال می گردم
    چو نقش پا گزیدم خاکساری تا شوم ایمن
    ندانستم ز همواری فزون پامال می گردم
    سگ از همراهی اصحاب کهف از شیر مردان شد
    ندارم گر چه حالی گرد اهل حال می گردم
    کف خاکسترم اما اگر طالع کند یاری
    زقرب شعله چون پروانه زرین بال می گردم
    ز کوه درد لنگر می توانم گشت دریا را
    چو بیدردان به ظاهر گر چه فارغبال می گردم
    چنان حرص گران رغبت سبک کرده است عقلم را
    که از بار گران آسوده چون حمال می گردم
    چرا بیهوده گردم گرد خرمن تنگ چشمان را
    چو من قانع به گردازدانه چون غربال می گردم
    چه با من می تواند کرد صائب آتش دوزخ
    چو من آب از حجاب زشتی اعمال می گردم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha