کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به پای خفته دایم حرف از شبگیر می گفتم
    ز آزادی سخن در حلقه زنجیر می گفتم
    نشد قسمت درین عالم مرا یک چشم بیداری
    همان در خواب، خواب دیده را تعبیر می گفتم
    من آن روزی که در آوارگی ثابت قدم بودم
    ز وحشت ناف آهو را دهان شیر می گفتم
    در آن فرصت که چشم عاقبت بین داشت بینایی
    گل بی خار را من خار دامنگیر می گفتم
    من آن روزی که برگ شادمانی داشتم چون گل
    بهار خنده رو را غنچه تصویر می گفتم
    هنوزم از دهان چون صبح بوی شیر می آمد
    که چون خورشید مطلعهای عالمگیر می گفتم
    غبارآلود می آمد سخن بر لب مرا صائب
    اگر گاهی به سهو افسانه تعمیر می گفتم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha