کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در دل صد پاره عیش جاودان پوشیده ایم
    نوبهار خویش در برگ خزان پوشیده ایم
    مطلب ما بی نیازان از سفر سرگشتگی است
    چشم چون تیر هوایی از نشان پوشیده ایم
    چون هما از روزی خود نیست ما را شکوه ای
    مغز را از چشم بد در استخوان پوشیده ایم
    موج آب زندگانی در پرده ظلمت خوش است
    در خموشی جوهر تیغ زبان پوشیده ایم
    رود نیل از چهره ما گرد غربت می برد
    گر دو روزی در غبار کاروان پوشیده ایم
    گل ز شوخی می گذارد در میان با خار و خس
    خرده رازی که ما از باغبان پوشیده ایم
    شهپر رسوایی راز نهان ما شده است
    پرده ای کز دل به اسرار نهان پوشیده ایم
    شرم بیدار ترا در خواب نتوانیم کرد
    گر چه از افسانه چشم پاسبان پوشیده ایم
    خاطری مجروح از تیغ زبان ما نشد
    ار چه ما چون بید در زخم زبان پوشیده ایم؟
    ما به روی تازه در گلزار عالم همچو سرو
    تنگدستی را ز چشم این و آن پوشیده ایم
    پیچ و تاب ما جهانی را به شور آورده است
    از نظرها گرچه چون موی میان پوشیده ایم
    تیغ خورشید قیامت را کند دندانه دار
    پرده خوابی که ما بر چشم جان پوشیده ایم
    از نسیمی تار و پودش دست بردارد ز هم
    جامه ای کز موج چون آب روان پوشیده ایم
    در چنین صبحی که جست از خواب سنگین کوه قاف
    پرده بر روی دل از خواب گران پوشیده ایم
    چشم خوبان جهان چون سرمه در دنبال ماست
    گر چه صائب در سواد اصفهان پوشیده ایم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha