کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما به اکسیر قناعت خاک را زر کرده ایم
    زهر را بسیار از یک خنده شکر کرده ایم
    نیست غیر از ساده لوحی در بساط ما کمال
    صفحه آیینه ای جون طوطی از بر کرده ایم
    در شکست ما تأمل چیست ای موج خطر؟
    ما درین دریا به امید تو لنگر کرده ایم
    بیمی از آتش ندارد شوخی ما چون سپند
    رقصها در دامن صحرای محشر کرده ایم
    پوست می اندازد از اندیشه اش کام صدف
    آب تلخی را که ما در سینه گوهر کرده ایم
    روز محشر جرم ما را پرده داری می کند
    مشت خاکی کز سر کوی تو بر سر کرده ایم
    از سر تن پروری بگذر که ما صیاد را
    در قفس از جلوه پهلوی لاغر کرده ایم
    صائب از تسخیر آن آهوی وحشی عاجزیم
    از سخن هرچند عالم را مسخر کرده ایم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha