کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما چو موج خوش عنان در بحر و بر افتاده ایم
    نیستیم آتش ولی در خشک و تر افتاده ایم
    بحر نتواند ز ما گرد یتیمی را فشاند
    قطره آبیم در حبس گهر افتاده ایم
    بی بری بر خاطر آزاده ما بار نیست
    ما درین معنی ز سرو آزادتر افتاده ایم
    مفلسان را گوهر شهوار خون در دل کند
    از گرانقدری جهان را از نظر افتاده ایم
    می شود چون بید نخل ما برومند از نبات
    گر به ظاهر چند روزی بی ثمر افتاده ایم
    وحشت آهو دو بالا گردد از دام و کمند
    ما عبث دنبال آه بی اثر افتاده ایم
    برگداز جسم موقوف است امید نجات
    ما که در بند نیستان چون شکر افتاده ایم
    رشته جان در تن ما موی آتشدیده است
    تا به فکر پیچ و تاب آن کمر افتاده ایم
    این جواب آن غزل صائب که انشا کرد فیض
    دوستان بهر چه دور از یکدگر افتاده ایم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha