کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رخت ازین دنیای پر وحشت به یک سومی کشم
    خویش را در گوشه آن چشم جادو می کشم
    می کند موج سرابش کار تیغ آبدار
    در بیابانی که من گردن چو آهو می کشم
    تا مگر مغزم به بوی آشنایی برخورد
    عمرها شد چون صبا در گلستان بو می کشم
    کوسر فردی که از عالم سبکبارم کند
    کز دو سر دایم گرانی چون ترازو می کشم
    تا شنیدم می شود از شکر، نعمتها زیاد
    هر که رو گردان شد از من دست بررو می کشم
    پیش ازین آهو به چشمم اعتبار سگ نداشت
    این زمان نازسگ لیلی ز آهو می کشم
    نیست تاب باز منت سرو آزاد مرا
    دست بر دل می نهم، پا زین لب جو می کشم
    از دل بی دست و پای خویش می گیرم خبر
    دست اگر گاهی به زلف و کاکل او می کشم
    چشم اگر افتد به مهر خامشی صائب مرا
    حرف ازوبی پرده چون چشم سخنگومی کشم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha