کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    داغ عالمسوز برگ عیش گردد در دلم
    شمع ماتم گریه شادی کند در محفلم
    دست من پیش از لب خواهش چو گل وامی شود
    درگره باشد چو شبنم آبروی سایلم
    می کند در لامکان جولان دل آزاده ام
    گربه ظاهر همچو سرو بوستان پا در گلم
    از سماعم گرچه رنگین است بزم روزگار
    نیست در طالع نثاری همچو رقص بسملم
    حفظ آب رو بود بر من گواراتر زآب
    دست رد بر سینه دریا گذارد ساحلم
    گو نیارد هیچ کس صائب به خاک من چراغ
    بس بود شمع مزار از دست و تیغ قاتلم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha