کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یوسفستان گشت دنیا از نظر پوشیدنم
    یک گل بی خار شد عالم زدامن چیدنم
    گرد دل می گشت بر گرد جهان گردیدنی
    کرد مستغنی ز عالم گرد دل گردیدنم
    دوری ره سرمه می کرد استخوانهای مرا
    گر نمی آورد پایی در میان، لغزیدنم
    داغ دارد شعله سرگرمیم خورشید را
    هر سر ناخن هلالی شد ز سر خاریدنم
    می گشایم در هوای رفتن آغوش وداع
    نیست از غفلت چو گل در بوستان خندیدنم
    گر به این تمکین مرا از خاک خواهی بر گرفت
    بیقراریهای دل خواهد ز هم پاشیدنم
    پیچ و تاب دل مرا آخر به زلف او رساند
    این ره خوابیده شد کوتاه از پیچیدنم
    می زنم برهم ز شوق نیستی بال نشاط
    نیست بهر خرده جان چون شرر لرزیدنم
    ذره نا چیزم اما از فروغ داغ عشق
    آب می گردد به چشم آفتاب از دیدنم
    بی دماغی باعث بیماری من گشته است
    بیشتر سنگین شود بیماری از پرسیدنم
    ظرف وصل او که دارد، کز نسیم مژده ای
    تنگ شد بر آسمانها جای از بالیدنم
    ان گرامی گوهرم صائب که در مصر وجود
    پله میزان ید بیضا شد از سنجیدنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha