کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رو به هر صحرا که بااین شور چون مجنون کنم
    پایکوبان کوه را در دامن هامون کنم
    خاکساری دست من کوتاه دارد ورنه من
    می توانم خاکها د رکاسه گردون کنم
    از ازل آورده با خود پختگی صهبای من
    نیستم نارس که جادر خم چو افلاطون کنم
    خشکی سودای من ابر بهار عالم است
    هرکه زین دامان صحرا بگذرد مجنون کنم
    بلبلان را چون توانم مست در گلزار دید
    من که خواهم باغبان را از چمن بیرون کنم
    من که می دانم سبکروحان عالم را ثقیل
    یک جهان بد هضم را بر خود گوارا چون کنم
    من که نتوانم بر آوردن ز پا خاررهش
    خارخار عشق او را چون زدل بیرون کنم
    از چه ناز سرو نارعنا کشم چون قمریان
    من که صائب می توانم مصرعی موزون کنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha