کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نیست نم در جوی من چون گردن مینای خشک
    یک کف خاک است برسرمغزم از سودای خشک
    نقطه خال پریرویی اگر مرکز شود
    می توان صددور چون پرگارزد باپای خشک
    می شود نقد حیاتش همچو قارون خرج خاک
    هرکه از عقبی قناعت کرد با دنیای خشک
    نسبت دشت ختن باوادی مجنون خطاست
    لاله را خون درجگر شد مشک ازین صحرای خشک
    نیست غیر از مغز ما سوداییان بی دماغ
    زیر چرخ آبگون پیدا شود گر جای خشک
    در سر کوی تو پایم تا به زانو در گل است
    من از دریا گذشتم بارها با پای خشک
    می رساندم پیش ازین از شیشه خالی شراب
    می خلد می در دلم امروز چون مینای خشک
    قمریان را در نظر گشته است چون سوهان روح
    پیش نخل آبدارش سرو رابالای خشک

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha