کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عندلیب ما ندارد تاب استغنای گل
    می شود دست و دل ما سرد از سرمای گل
    ما به روی گرم چون پروانه عادت کرده ایم
    چشم چون شبنم نمی دوزیم برسیمای گل
    آفتابش برلب بام است و شادی می کند
    گریه شبنم بود بر خنده بیجای گل
    رنگی از هستی ندارد نقطه مرهوم من
    شوخ چشمی می کنم چون شبنم از بالای گل
    پند ناصح می کند تاثیر اگرباد بهار
    از دماغ بلبلان بیرون برد سودای گل
    روزگاری آبروی ناله را بردی بس است
    شرم دار ای عندلیب از طبع بی پروای گل

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha