کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شد ز بیقدری غبار دیده ها شعر ترم
    مهره گل گشت از گرد کسادی گوهرم
    بس که کشتی را به خشکی بست پیر میفروش
    دست خواهش چون سبو شد خشک درزیر سرم
    گفتم از می گرد کلفت را فرو شویم زدل
    می چو داغ لاله خون مرده شد در ساغرم
    عندلیبی را دهن پر زر نکردم در بهار
    عاقبت چون گل به کوری خرج آتش شد زرم
    گرچه پیری آتش شوق مرا خاموش کرد
    می شود روشن چراغ مرده از خاکسترم
    غوطه در دریای آتش تا ز یکرنگی زدم
    چون سمندر جوشن داود شد بال و پرم
    دیده من تا به خورشید جمال او فتاد
    می کند رقص روانی در چشم ترم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha