کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جامه ای می خواست دل بر قامت رعنای زخم
    آخر آمد ناوک اوراست بر بالای زخم
    در حریم سینه ام هر جا نفس پا می نهد
    کاروان زخم افتاده است بر بالای زخم
    خنده بیدردی است در آیین ماتم دوستان
    می کشد آخر مرا این خنده بیجای زخم
    غیر حرف شکوه مرهم نیارد بر زبان
    ناوک او اگر زند انگشت بر لبهای زخم
    می شود بر دست من هر داغ گردابی ز خون
    آستین هر گه کشم بر چشم خونپالای زخم
    گشته ام صائب خلاص از دستبرد بیغمی
    تا کشیده تیغ او بر سینه ام طغرای زخم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha