کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پیش چشمم شد روان گر تشنه دریا شدم
    یافتم جویاتر از خود هر چه را جویا شدم
    چون الف کز مد بسم الله بیرون شد نیافت
    محو در نظاره ان قامت رعنا شدم
    چون شرر بر نقد جان می لرزم از آهن دلان
    در ته سنگ ملامت گرچه نا پیدا شدم
    کور بودم تا نظر بر عیب مردم داشتم
    از نظر بستن به عیب خویشتن بینا شدم
    دام زیر خاک شد رگ در تنم از خاکمال
    تا چو سیل نوبهاران واصل دریا شدم
    از گرانسنگی به کوه قاف پهلو می زنم
    تا زوحشت گوشه گیر از خلق چون عنقا شدم
    در میان مردمان بودم به گمراهی علم
    رهبر عالم شدم چون خضر تا تنها شدم
    نامه سربسته بودم تا زبانم بسته بود
    چون قلم شق در دلم افتاد تا گویا شدم
    بر سر هر برگ می لرزد دل بی حاصلم
    گرچه در آزادگی چون سرو پا بر جا شدم
    شد به کاغذ باد اوراق حواسم همسفر
    تا درین بستانسرا چون غنچه گل وا شدم
    در شکستم هر خم طاقی میان بسته ای است
    تا تهی از باده گلرنگ چون مینا شدم
    من که بودم گردباد این بیابان عافیت
    چون ره خوابیده بار خاطر صحرا شدم
    در کنار لاله و گل دارم آتش زیرپا
    تا چو شبنم با خبر از عالم بالا شدم
    از لگدکوب حوادث صائب ایمن نیستم
    در بساط خاکساری گرچه نقش پا شدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha