کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون صدف دستی که از بهر گهر برداشتم
    گر به دندان می گرفتم عقد گوهر داشتم
    بستر وبالین من بود از پروبال هما
    تا درین بستانسرا سر در ته پرداشتم
    دامن پاک قیامت را چرا در خون کشم
    من که زخم از خنده خود همچو گل برداشتم
    تیرم از تسخیر آن آیینه رو آمد به سنگ
    من که در پیشانی اقبال سکندر داشتم
    کار روغن می کند با شعله بیباک آب
    شد زیاد از تیغ او شوری که در سر داشتم
    پای سیرم خشک گردید از غرور زهد کاش
    بادبانی چون حباب از دامن ترداشتم
    نشتر از نامردمی در پرده چشمم شکست
    از ره هر کس به مژگان خار و خس برداشتم
    سبزه خط زهر قاتل شد بر آن تیغ نگاه
    من به این فصل بهار امید دیگرداشتم
    آه سردی بود کز دل از ندامت جسته بود
    سایه بیدی که در صحرای محشر داشتم
    از رگ خامی همان در پیچ و تابم گرچه من
    بستر وبالین زآتش چون سمندر داشتم
    هرگز از وحشت نیاسودم درین آرامگاه
    تکیه بر شمشیر از پهلوی لاغر داشتم
    چون سبو در گردن می شد حمایل عاقبت
    دست کوتاهی که دایم در ته سر داشتم
    بی نیاز از خلق از دست دعای خود شدم
    حاصل عالم ازین یک کف زمین برداشتم
    طوطی من صائب از گفتار شکر می فشاند
    تا ز عشق آیینه رویی در برابر داشتم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha