کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یاد ایامی که رو برروی جانان داشتم
    آبرویی همچو شبنم در گلستان داشتم
    باغبان بی رخصت من گل نمی چید از چمن
    امتیازی در میان عندلیبان داشتم
    شاخ گل یک آب خوردن غافل از حالم نبود
    برگ بخت سبز برسر در گلستان داشتم
    هر سحر کز خار خار عشق می جستم زجا
    همچو گل بر سینه صد زخم نمایان داشتم
    این زمان آمد سرم بر سنگ ورنه پیش ازین
    بالش آسایش از زانوی جانان داشتم
    بوی گل بیرون نمی برد از چمن دزد نسیم
    پاسبانی در بن هر خار پنهان داشتم
    سرمه را دست خموشی بر دهان من نبود
    راه حرفی پیش آن چشم سخندان داشتم
    هر غباری کز سرکوی تو می رفتم به چشم
    منت روی زمین بر دوش مژگان داشتم
    صائب آن روزی که می خندیدم از وصلش چو صبح
    کی خبر از روزگار شام هجران داشتم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha