کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گفتگوی عشق را من در میان انداختم
    طرح جوهر من به شمشیر زبان انداختم
    نامی از شور محبت بر زبانها مانده بود
    این نمک من در خمیر خاکیان انداختم
    داشت بردورهدف جولان خدنگ اهل فکر
    این پریشان سیر را من بر نشان انداختم
    روی دریای سخن را خاروخس پوشیده داشت
    این خس و خاشاک را من برکران انداختم
    چرخ کاه کهنه ای می داد پیش از من به باد
    دانه من در آسیای آسمان انداختم
    من ز لوح خاک شستم ابجد عشق مجاز
    شورش عشق حقیقی در جهان انداختم
    جلوه یوسف نیفکنده است در بازار مصر
    از سخن شوری که در اصفهان انداختم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha