کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آبرو رامی برد از چهره اظهار طمع
    ابر آب روی مردان است گفتار طمع
    خواری روی زمین خاری است از دیوار او
    زرد رویی یک گل است از طرف دستار طمع
    در زمینش گر گل بی خار کارد باغبان
    خار دامنگیر می روید ز گلزار طمع
    خستگان راهست پرهیزی به هر عنوان که هست
    می کند پرهیز از پرهیز بیمار طمع
    می توان جستن به مکرو حیله از قید فرنگ
    نیست امید رهایی با گرفتارطمع
    از بریدن و ز گسستن چون رگ سنگ ایمن است
    حرص بندد برمیان هرکه زنار طمع
    چون میان روز روشن خواهد از مردم چراغ؟
    روز را گر شب نمی داند سیه کارطمع
    حاصلش نبود بغیر از برگ سبز سایلان
    در دل هرکس دواند ریشه زنگار طمع
    صائب از بی آبرویان تا توانی دور باش
    کز برص مسری تر افتاده است ادبار طمع

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha