کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز سوز عشق بود خارخار گریه شمع
    به دست شعله بود اختیار گریه شمع
    ز خاک سوخته پروانه را برانگیزد
    بنفشه وار، هوای بهار گریه شمع
    بیا که تا تو چو گل رفته ای ز بزم برون
    ز هم نمی گسلد پود وتار گریه شمع
    اگر چه دورم ازان بزم، می توانم داد
    حساب خنده گل با شمار گریه شمع
    خبر نداشتم از شعله های بی زنهار
    به آب راند مرا جویبار گریه شمع
    چه شود ازین که بلندست دامن فانوس؟
    چو هیچ وقت نیامد به کار گریه شمع
    حذر زگریه آتش عنان صائب کن
    که نیست گریه او در شمار گریه شمع

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha