کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا بی نشان کشم نفسی بر هوای خویش
    چون گردباد محو کنم نقش پای خویش
    مستغنی از بهارم وآسوده ازخزان
    در دشت ساده دل بی مدعای خویش
    خلوتگهم ز بکر معانی است پرزحور
    آماده است جنت من درسرای خویش
    ازآب زندگی نکشم منت حیات
    چون خضر،سبزم از سخن جانفزای خویش
    رد و قبول خلق به یک سو نهاده ام
    یکروی ویک جهت شده ام با خدای خویش
    ساکن زآرمیدگی من بود زمین
    گردون ز جا رود چو درآیم زجای خویش
    صائب مرا به باغ وبهار احتیاج نیست
    صد باغ دلگشاست مرا از نوای خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha