کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پیش ما رسم شکستن نبود عهد وفا را

    الله الله تو فراموش مکن صحبت ما را

    قیمت عشق نداند قدم صدق ندارد

    سست عهدی که تحمل نکند بار جفا را

    گر مخیر بکنندم به قیامت که چه خواهی

    دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را

    گر سرم می‌رود از عهد تو سر بازنپیچم

    تا بگویند پس از من که به سر برد وفا را

    خنک آن درد که یارم به عیادت به سر آید

    دردمندان به چنین درد نخواهند دوا را

    باور از مات نباشد تو در آیینه نگه کن

    تا بدانی که چه بودست گرفتار بلا را

    از سر زلف عروسان چمن دست بدارد

    به سر زلف تو گر دست رسد باد صبا را

    سر انگشت تحیر بگزد عقل به دندان

    چون تأمل کند این صورت انگشت نما را

    آرزو می‌کندم شمع صفت پیش وجودت

    که سراپای بسوزند من بی سر و پا را

    چشم کوته نظران بر ورق صورت خوبان

    خط همی‌بیند و عارف قلم صنع خدا را

    همه را دیده به رویت نگرانست ولیکن

    خودپرستان ز حقیقت نشناسند هوا را

    مهربانی ز من آموز و گرم عمر نماند

    به سر تربت سعدی بطلب مهرگیا را

    هیچ هشیار ملامت نکند مستی ما را

    قل لصاح ترک الناس من الوجد سکاری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha