کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بنده وار آمدم به زنهارت

    که ندارم سلاح پیکارت

    متفق می‌شوم که دل ندهم

    معتقد می‌شوم دگربارت

    مشتری را بهای روی تو نیست

    من بدین مفلسی خریدارت

    غیرتم هست و اقتدارم نیست

    که بپوشم ز چشم اغیارت

    گر چه بی طاقتم چو مور ضعیف

    می‌کشم نفس و می‌کشم بارت

    نه چنان در کمند پیچیدی

    که مخلص شود گرفتارت

    من هم اول که دیدمت گفتم

    حذر از چشم مست خون خوارت

    دیده شاید که بی تو برنکند

    تا نبیند فراق دیدارت

    تو ملولی و دوستان مشتاق

    تو گریزان و ما طلبکارت

    چشم سعدی به خواب بیند خواب

    که ببستی به چشم سحارت

    تو بدین هر دو چشم خواب آلود

    چه غم از چشم‌های بیدارت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha