کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن که نقشی دیگرش جایی مصور می‌شود

    نقش او در چشم ما هر روز خوشتر می‌شود

    عشق دانی چیست سلطانی که هر جا خیمه زد

    بی خلاف آن مملکت بر وی مقرر می‌شود

    دیگران را تلخ می‌آید شراب جور عشق

    ما ز دست دوست می‌گیریم و شکر می‌شود

    دل ز جان برگیر و در بر گیر یار مهربان

    گر بدین مقدارت آن دولت میسر می‌شود

    هرگزم در سر نبود اندیشه سودا ولیک

    پیل اگر دربند می‌افتد مسخر می‌شود

    عیش‌ها دارم در این آتش که بینی دم به دم

    کاندرونم گر چه می‌سوزد منور می‌شود

    تا نپنداری که با دیگر کسم خاطر خوشست

    ظاهرم با جمع و خاطر جای دیگر می‌شود

    غیرتم گوید نگویم با حریفان راز خویش

    باز می‌بینم که در آفاق دفتر می‌شود

    آب شوق از چشم سعدی می‌رود بر دست و خط

    لاجرم چون شعر می‌آید سخن تر می‌شود

    قول مطبوع از درون سوزناک آید که عود

    چون همی‌سوزد جهان از وی معطر می‌شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha