کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر دستم رسد روزی که انصاف از تو بستانم

    قضای عهد ماضی را شبی دستی برافشانم

    چنانت دوست می‌دارم که گر روزی فراق افتد

    تو صبر از من توانی کرد و من صبر از تو نتوانم

    دلم صد بار می‌گوید که چشم از فتنه بر هم نه

    دگر ره دیده می‌افتد بر آن بالای فتانم

    تو را در بوستان باید که پیش سرو بنشینی

    و گر نه باغبان گوید که دیگر سرو ننشانم

    رفیقانم سفر کردند هر یاری به اقصایی

    خلاف من که بگرفته است دامن در مغیلانم

    به دریایی درافتادم که پایانش نمی‌بینم

    کسی را پنجه افکندم که درمانش نمی‌دانم

    فراقم سخت می‌آید ولیکن صبر می‌باید

    که گر بگریزم از سختی رفیق سست پیمانم

    مپرسم دوش چون بودی به تاریکی و تنهایی

    شب هجرم چه می‌پرسی که روز وصل حیرانم

    شبان آهسته می‌نالم مگر دردم نهان ماند

    به گوش هر که در عالم رسید آواز پنهانم

    دمی با دوست در خلوت به از صد سال در عشرت

    من آزادی نمی‌خواهم که با یوسف به زندانم

    من آن مرغ سخندانم که در خاکم رود صورت

    هنوز آواز می‌آید به معنی از گلستانم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha