کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نه از چینم حکایت کن نه از روم

    که من دل با یکی دارم در این بوم

    هر آن ساعت که با یاد من آید

    فراموشم شود موجود و معدوم

    ز دنیا بخش ما غم خوردن آمد

    نشاید خوردن الا رزق مقسوم

    رطب شیرین و دست از نخل کوتاه

    زلال اندر میان و تشنه محروم

    از آن شاهد که در اندیشه ماست

    ندانم زاهدی در شهر معصوم

    به روی او نماند هیچ منظور

    به بوی او نماند هیچ مشموم

    نه بی او عشق می‌خواهم نه با او

    که او در سلک من حیف است منظوم

    رفیقان چشم ظاهربین بدوزید

    که ما را در میان سریست مکتوم

    همه عالم گر این صورت ببینند

    کس این معنی نخواهد کرد مفهوم

    چنان سوزم که خامانم نبینند

    نداند تندرست احوال محموم

    مرا گر دل دهی ور جان ستانی

    عبادت لازم است و بنده ملزوم

    نشاید برد سعدی جان از این کار

    مسافر تشنه و جلاب مسموم

    چو آهن تاب آتش می‌نیارد

    همی‌باید که پیشانی کند موم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha