کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    راستی گویم به سروی ماند این بالای تو

    در عبارت می‌نیاید چهره زیبای تو

    چون تو حاضر می‌شوی من غایب از خود می‌شوم

    بس که حیران می‌بماندم وهم در سیمای تو

    کاشکی صد چشم از این بی خوابتر بودی مرا

    تا نظر می‌کردمی در منظر زیبای تو

    ای که در دل جای داری بر سر چشمم نشین

    کاندر آن بیغوله ترسم تنگ باشد جای تو

    گر ملامت می‌کنندم ور قیامت می‌شود

    بنده سر خواهد نهاد آن گه ز سر سودای تو

    در ازل رفته‌ست ما را با تو پیوندی که هست

    افتقار ما نه امروز است و استغنای تو

    گر بخوانی پادشاهی ور برانی بنده‌ایم

    رای ما سودی ندارد تا نباشد رای تو

    ما قلم در سر کشیدیم اختیار خویش را

    نفس ما قربان توست و رخت ما یغمای تو

    ما سراپای تو را ای سروتن چون جان خویش

    دوست می‌داریم و گر سر می‌رود در پای تو

    وین قبای صنعت سعدی که در وی حشو نیست

    حد زیبایی ندارد خاصه بر بالای تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha