سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۴۸۳: راستی گویم به سروی ماند این بالای تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
راستی گویم به سروی ماند این بالای تو در عبارت می نیاید چهره زیبای تو چون تو حاضر می شوی من غایب از خود می شوم بس که حیران می بماندم وهم در سیمای تو کاشکی صد چشم از این بی خوابتر بودی مرا تا نظر می کردمی در منظر زیبای تو ای که در دل جای داری بر سر چشمم نشین کاندر آن بیغوله ترسم تنگ باشد جای تو گر ملامت می کنندم ور قیامت می شود بنده سر خواهد نهاد آن گه ز سر سودای تو در ازل رفته ست ما را با تو پیوندی که هست افتقار ما نه امروز است و استغنای تو گر بخوانی پادشاهی ور برانی بنده ایم رای ما سودی ندارد تا نباشد رای تو ما قلم در سر کشیدیم اختیار خویش را نفس ما قربان توست و رخت ما یغمای تو ما سراپای تو را ای سروتن چون جان خویش دوست می داریم و گر سر می رود در پای تو وین قبای صنعت سعدی که در وی حشو نیست حد زیبایی ندارد خاصه بر بالای تو سعدی شیرازی