کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نشنیده‌ام که ماهی بر سر نهد کلاهی

    یا سرو با جوانان هرگز رود به راهی

    سرو بلند بستان با این همه لطافت

    هر روزش از گریبان سر برنکرد ماهی

    گر من سخن نگویم در حسن اعتدالت

    بالات خود بگوید زین راست‌تر گواهی

    روزی چو پادشاهان خواهم که برنشینی

    تا بشنوی ز هر سو فریاد دادخواهی

    با لشکرت چه حاجت رفتن به جنگ دشمن

    تو خود به چشم و ابرو بر هم زنی سپاهی

    خیلی نیازمندان بر راهت ایستاده

    گر می‌کنی به رحمت در کشتگان نگاهی

    ایمن مشو که رویت آیینه‌ایست روشن

    تا کی چنین بماند وز هر کناره آهی

    گویی چه جرم دیدی تا دشمنم گرفتی

    خود را نمی‌شناسم جز دوستی گناهی

    ای ماه سرو قامت شکرانه سلامت

    از حال زیردستان می‌پرس گاه گاهی

    شیری در این قضیت کهتر شده ز موری

    کوهی در این ترازو کمتر شده ز کاهی

    ترسم چو بازگردی از دست رفته باشم

    وز رستنی نبینی بر گور من گیاهی

    سعدی به هر چه آید گردن بنه که شاید

    پیش که داد خواهی از دست پادشاهی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha