کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگرم حیات بخشی وگرم هلاک خواهی

    سر بندگی به حکمت بنهم که پادشاهی

    من اگر هزار خدمت بکنم گناهکارم

    تو هزار خون ناحق بکنی و بی گناهی

    به کسی نمی‌توانم که شکایت از تو خوانم

    همه جانب تو خواهند و تو آن کنی که خواهی

    تو به آفتاب مانی ز کمال حسن طلعت

    که نظر نمی‌تواند که ببیندت کماهی

    من اگر چنان که نهی است نظر به دوست کردن

    همه عمر توبه کردم که نگردم از مناهی

    به خدای اگر به دردم بکشی که برنگردم

    کسی از تو چون گریزد که تواش گریزگاهی

    منم ای نگار و چشمی که در انتظار رویت

    همه شب نخفت مسکین و بخفت مرغ و ماهی

    و گر این شب درازم بکشد در آرزویت

    نه عجب که زنده گردم به نسیم صبحگاهی

    غم عشق اگر بکوشم که ز دوستان بپوشم

    سخنان سوزناکم بدهد بر آن گواهی

    خضری چو کلک سعدی همه روز در سیاحت

    نه عجب گر آب حیوان به درآید از سیاهی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha