کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای برق اگر به گوشه آن بام بگذری

    آنجا که باد زهره ندارد خبر بری

    ای مرغ اگر پری به سر کوی آن صنم

    پیغام دوستان برسانی بدان پری

    آن مشتری خصال گر از ما حکایتی

    پرسد جواب ده که به جانند مشتری

    گو تشنگان بادیه را جان به لب رسید

    تو خفته در کجاوه به خواب خوش اندری

    ای ماهروی حاضر غایب که پیش دل

    یک روز نگذرد که تو صد بار نگذری

    دانی چه می‌رود به سر ما ز دست تو

    تا خود به پای خویش بیایی و بنگری

    بازآی کز صبوری و دوری بسوختیم

    ای غایب از نظر که به معنی برابری

    یا دل به ما دهی چو دل ما به دست توست

    یا مهر خویشتن ز دل ما به در بری

    تا خود برون پرده حکایت کجا رسد

    چون از درون پرده چنین پرده می‌دری

    سعدی تو کیستی که دم دوستی زنی

    دعوی بندگی کن و اقرار چاکری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha