به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
این چه رفتار است کآرامیدن از من میبری
هوشم از دل میربایی عقلم از تن میبری
باغ و لالستان چه باشد آستینی برفشان
باغبان را گو بیا گر گل به دامن میبری
روز و شب میباشد آن ساعت که همچون آفتاب
مینمایی روی و دیگر باز روزن میبری
مویت از پس تا کمرگه خوشهای بر خرمن است
زینهار آن خوشه پنهان کن که خرمن میبری
دل به عیاری ببردی ناگهان از دست من
دزد شب گردد تو فارغ روز روشن میبری
گر تو برگردیدی از من بی گناه و بی سبب
تا مگر من نیز برگردم غلط ظن میبری
چون نیاید دود از آن خرمن که آتش میزنی
یا ببندد خون از این موضع که سوزن میبری
این طریق دشمنی باشد نه راه دوستی
کآبروی دوستان در پیش دشمن میبری
عیب مسکینی مکن افتان و خیزان در پیت
کآن نمیآید تو زنجیرش به گردن میبری
سعدیا گفتار شیرین پیش آن کام و دهان
در به دریا میفرستی زر به معدن میبری
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.