کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    حدیث یا شکر است آن که در دهان داری

    دوم به لطف نگویم که در جهان داری

    گناه عاشق بیچاره نیست در پی تو

    گناه توست که رخسار دلستان داری

    جمال عارض خورشید و حسن قامت سرو

    تو را رسد که چو دعوی کنی بیان داری

    ندانم ای کمر این سلطنت چه لایق توست

    که با چنین صنمی دست در میان داری

    بسیست تا دل گم کرده باز می‌جستم

    در ابروان تو بشناختم که آن داری

    تو را که زلف و بناگوش و خد و قد اینست

    مرو به باغ که در خانه بوستان داری

    بدین صفت که تویی دل چه جای خدمت توست

    فراتر آی که ره در میان جان داری

    گر این روش که تو طاووس می‌کنی رفتار

    نه برج من که همه عالم آشیان داری

    قدم ز خانه چو بیرون نهی به عزت نه

    که خون دیده سعدی بر آستان داری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha