سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۵۶۹: حدیث یا شکرست آن که در دهان داری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حدیث یا شکر است آن که در دهان داری دوم به لطف نگویم که در جهان داری گناه عاشق بیچاره نیست در پی تو گناه توست که رخسار دلستان داری جمال عارض خورشید و حسن قامت سرو تو را رسد که چو دعوی کنی بیان داری ندانم ای کمر این سلطنت چه لایق توست که با چنین صنمی دست در میان داری بسیست تا دل گم کرده باز می جستم در ابروان تو بشناختم که آن داری تو را که زلف و بناگوش و خد و قد اینست مرو به باغ که در خانه بوستان داری بدین صفت که تویی دل چه جای خدمت توست فراتر آی که ره در میان جان داری گر این روش که تو طاووس می کنی رفتار نه برج من که همه عالم آشیان داری قدم ز خانه چو بیرون نهی به عزت نه که خون دیده سعدی بر آستان داری سعدی شیرازی