کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خلاف شرط محبت چه مصلحت دیدی

    که برگذشتی و از دوستان نپرسیدی

    گرفتمت که نیامد ز روی خلق آزرم

    که بی‌گنه بکشی از خدا نترسیدی

    بپوش روی نگارین و موی مشکین را

    که حسن طلعت خورشید را بپوشیدی

    هزار بیدل مشتاق را به حسرت آن

    که لب به لب برسد جان به لب رسانیدی

    محل و قیمت خویش آن زمان بدانستم

    که برگذشتی و ما را به هیچ نخریدی

    هزار بار بگفتیم و هیچ درنگرفت

    که گرد عشق مگرد ای فقیر و گردیدی

    تو را ملامت رندان و عاشقان سعدی

    دگر حلال نباشد که خود بلغزیدی

    به تیغ می‌زد و می‌رفت و باز می‌نگریست

    که ترک عشق نگفتی سزای خود دیدی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha