کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مپرس از من که هیچم یاد کردی

    که خود هیچم فرامش می‌نگردی

    چه نیکوروی و بدعهدی که شهری

    غمت خوردند و کس را غم نخوردی

    چرا ما با تو ای معشوق طناز

    به صلحیم و تو با ما در نبردی

    نصیحت می‌کنندم سردگویان

    که برگرد از غمش بی روی زردی

    نمی‌دانند کز بیمار عشقت

    حرارت بازننشیند به سردی

    ولیکن با رقیبان چاره‌ای نیست

    که ایشان مثل خارند و تو وردی

    اگر با خوبرویان می‌نشینی

    بساط نیک نامی درنوردی

    دگر با من مگوی ای باد گلبوی

    که همچون بلبلم دیوانه کردی

    چرا دردت نچیند جان سعدی

    که هم دردی و هم درمان دردی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha