کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کاش کان دلبر عیار که من کشته اویم

    بار دیگر بگذشتی که کند زنده به بویم

    ترک من گفت و به ترکش نتوانم که بگویم

    چه کنم نیست دلی چون دل او ز آهن و رویم

    تا قدم باشدم اندر قدمش افتم و خیزم

    تا نفس ماندم اندر عقبش پرسم و پویم

    دشمن خویشتنم هر نفس از دوستی او

    تا چه دید از من مسکین که ملول است ز خویم

    لب او بر لب من این چه خیال است و تمنا

    مگر آن گه که کند کوزه‌گر از خاک سبویم

    همه بر من چه زنی زخم فراق ای مه خوبان

    نه منم تنها کاندر خم چوگان تو گویم

    هر کجا صاحب حسنیست ثنا گفتم و وصفش

    تو چنان صاحب حسنی که ندانم که چه گویم

    دوش می‌گفت که سعدی غم ما هیچ ندارد

    می‌نداند که گرم سر برود دست نشویم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha