کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    من از دست کمانداران ابرو

    نمی‌یارم گذر کردن به هر سو

    دو چشمم خیره ماند از روشنایی

    ندانم قرص خورشید است یا رو

    بهشت است این که من دیدم نه رخسار

    کمند است آن که وی دارد نه گیسو

    لبان لعل چون خون کبوتر

    سواد زلف چون پر پرستو

    نه آن سرپنجه دارد شوخ عیار

    که با او بر توان آمد به بازو

    همه جان خواهد از عشاق مشتاق

    ندارد سنگ کوچک در ترازو

    نفس را بوی خوش چندین نباشد

    مگر در جیب دارد ناف آهو

    لب خندان شیرین منطقش را

    نشاید گفت جز ضحاک جادو

    غریبی سخت محبوب اوفتاده‌ست

    به ترکستان رویش خال هندو

    عجب گر در چمن برپای خیزد

    که پیشش سرو ننشیند به زانو

    و گر بنشیند اندر محفل عام

    دو صد فریاد برخیزد ز هر سو

    به یاد روی گلبوی گل اندام

    همه شب خار دارم زیر پهلو

    تحمل کن جفای یار سعدی

    که جور نیکوان ذنبیست معفو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha