کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما نتوانیم و عشق پنجه درانداختن

    قوت او می‌کند بر سر ما تاختن

    گر دهیم ره به خویش یا نگذاری به پیش

    هر دو به دستت در است کشتن و بنواختن

    گر تو به شمشیر و تیر حمله بیاری رواست

    چاره ما هیچ نیست جز سپر انداختن

    کشتی در آب را از دو برون حال نیست

    یا همه سود ای حکیم یا همه درباختن

    مذهب اگر عاشقیست سنت عشاق چیست

    دل که نظرگاه اوست از همه پرداختن

    پایه خورشید نیست پیش تو افروختن

    یا قد و بالای سرو پیش تو افراختن

    هر که چنین روی دید جامه چو سعدی درید

    موجب دیوانگیست آفت بشناختن

    یا بگدازم چو شمع یا بکشندم به صبح

    چاره همین بیش نیست سوختن و ساختن

    ما سپر انداختیم با تو که در جنگ دوست

    زخم توان خورد و تیغ بر نتوان آختن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha