کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران

    کز سنگ گریه (ناله) خیزد روز وداع یاران

    هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد

    داند که سخت باشد قطع امیدواران

    با ساربان بگویید احوال آب چشمم

    تا بر شتر نبندد محمل به روز باران

    بگذاشتند ما را در دیده آب حسرت

    گریان چو در قیامت چشم گناهکاران

    ای صبح شب نشینان جانم به طاقت آمد

    از بس که دیر ماندی چون شام روزه داران

    چندین که برشمردم از ماجرای عشقت

    اندوه دل نگفتم الا یک از هزاران

    سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل

    بیرون نمی‌توان کرد الا به روزگاران

    چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت

    باقی نمی‌توان گفت الا به غمگساران

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha