کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای مرهم ریش و مونس جانم

    چندین به مفارقت مرنجانم

    ای راحت اندرون مجروحم

    جمعیت خاطر پریشانم

    گویند بدار دستش از دامن

    تا دست بدارد از گریبانم

    آن کس که مرا به باغ می‌خواند

    بی روی تو می‌برد به زندانم

    وین طرفه که ره نمی‌برم پیشت

    وز پیش تو ره به در نمی‌دانم

    یک روز به بندگی قبولم کن

    روز دگرم ببین که سلطانم

    ای گلبن بوستان روحانی

    مشغول بکردی از گلستانم

    زان روز که سرو قامتت دیدم

    از یاد برفت سرو بستانم

    آن در دو رسته در حدیث آمد

    وز دیده بیوفتاد مرجانم

    گویند صبور باش از او سعدی

    بارش بکشم که صبر نتوانم

    ای کاش که جان در آستین بودی

    تا بر سر مونس دل افشانم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha