کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    من از تو صبر ندارم که بی تو بنشینم

    کسی دگر نتوانم که بر تو بگزینم

    بپرس حال من آخر چو بگذری روزی

    که چون همی‌گذرد روزگار مسکینم

    من اهل دوزخم ار بی تو زنده خواهم شد

    که در بهشت نیارد خدای غمگینم

    ندانمت که چه گویم تو هر دو چشم منی

    که بی وجود شریفت جهان نمی‌بینم

    چو روی دوست نبینی جهان ندیدن به

    شب فراق منه شمع پیش بالینم

    ضرورت است که عهد وفا به سر برمت

    و گر جفا به سر آید هزار چندینم

    نه هاونم که بنالم به کوفتی از یار

    چو دیگ بر سر آتش نشان که بنشینم

    بگرد بر سرم ای آسیای دور زمان

    به هر جفا که توانی که سنگ زیرینم

    چو بلبل آمدمت تا چو گل ثنا گویم

    چو لاله لال بکردی زبان تحسینم

    مرا پلنگ به سرپنجه ای نگار نکشت

    تو می‌کشی به سر پنجه نگارینم

    چو ناف آهو خونم بسوخت در دل تنگ

    برفت در همه آفاق بوی مشکینم

    هنر بیار و زبان آوری مکن سعدی

    چه حاجت است بگوید شکر که شیرینم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha