کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یار آن بود که صبر کند بر جفای یار

    ترک رضای خویش کند در رضای یار

    گر بر وجود عاشق صادق نهند تیغ

    بیند خطای خویش و نبیند خطای یار

    یار از برای نفس گرفتن طریق نیست

    ما نفس خویشتن بکشیم از برای یار

    یاران شنیده‌ام که بیابان گرفته‌اند

    بی‌طاقت از ملامت خلق و جفای یار

    من ره نمی‌برم مگر آن جا که کوی دوست

    من سر نمی‌نهم مگر آن جا که پای یار

    گفتی هوای باغ در ایام گل خوشست

    ما را به در نمی‌رود از سر هوای یار

    بستان بی مشاهده دیدن مجاهده‌ست

    ور صد درخت گل بنشانی به جای یار

    ای باد اگر به گلشن روحانیان روی

    یار قدیم را برسانی دعای یار

    ما را ز درد عشق تو با کس حدیث نیست

    هم پیش یار گفته شود ماجرای یار

    هر کس میان جمعی و سعدی و گوشه‌ای

    بیگانه باشد از همه خلق آشنای یار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha