کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر شب اندیشه دیگر کنم و رای دگر

    که من از دست تو فردا بروم جای دگر

    بامدادان که برون می‌نهم از منزل پای

    حسن عهدم نگذارد که نهم پای دگر

    هر کسی را سر چیزی و تمنای کسیست

    ما به غیر از تو نداریم تمنای دگر

    زان که هرگز به جمال تو در آیینه وهم

    متصور نشود صورت و بالای دگر

    وامقی بود که دیوانه عذرایی بود

    منم امروز و تویی وامق و عذرای دگر

    وقت آنست که صحرا گل و سنبل گیرد

    خلق بیرون شده هر قوم به صحرای دگر

    بامدادان به تماشای چمن بیرون آی

    تا فراغ از تو نماند به تماشای دگر

    هر صباحی غمی از دور زمان پیش آید

    گویم این نیز نهم بر سر غم‌های دگر

    بازگویم نه که دوران حیات این همه نیست

    سعدی امروز تحمل کن و فردای دگر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha