کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پیوند روح می‌کند این باد مشک بیز

    هنگام نوبت سحرست ای ندیم خیز

    شاهد بخوان و شمع بیفروز و می بنه

    عنبر بسای و عود بسوزان و گل بریز

    ور دوست دست می‌دهدت هیچ گو مباش

    خوشتر بود عروس نکوروی بی جهاز

    امروز باید ار کرمی می‌کند سحاب

    فردا که تشنه مرده بود لای گو بخیز

    من در وفا و عهد چنان کند نیستم

    کز دامن تو دست بدارم به تیغ تیز

    گر تیغ می‌زنی سپر اینک وجود من

    عیار مدعی کند از دشمن احتراز

    فردا که سر ز خاک برآرم اگر تو را

    بینم فراغتم بود از روز رستخیز

    تا خود کجا رسد به قیامت نماز من

    من روی در تو و همه کس روی در حجاز

    سعدی به دام عشق تو در پای بند ماند

    قیدی نکرده‌ای که میسر شود گریز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha