کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا دو دیده به راه و دو گوش بر پیغام

    تو مستریح و به افسوس می‌رود ایام

    شبی نپرسی و روزی که دوستدارانم

    چگونه شب به سحر می‌برند و روز به شام

    ببردی از دل من مهر هر کجا صنمیست

    مرا که قبله گرفتم چه کار با اصنام

    به کام دل نفسی با تو التماس من است

    بسا نفس که فرورفت و برنیامد کام

    مرا نه دولت وصل و نه احتمال فراق

    نه پای رفتن از این ناحیت نه جای مقام

    چه دشمنی تو که از عشق دست و شمشیرت

    مطاوعت به گریزم نمی‌کنند اقدام

    ملامتم نکند هر که معرفت دارد

    که عشق می‌بستاند ز دست عقل زمام

    مرا که با تو سخن گویم و سخن شنوم

    نه گوش فهم بماند نه هوش استفهام

    اگر زبان مرا روزگار دربندد

    به عشق در سخن آیند ریزه‌های عظام

    بر آتش غم سعدی کدام دل که نسوخت

    گر این سخن برود در جهان نماند خام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha