سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۳۶۲: مرا دو دیده به راه و دو گوش بر پیغام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا دو دیده به راه و دو گوش بر پیغام تو مستریح و به افسوس می رود ایام شبی نپرسی و روزی که دوستدارانم چگونه شب به سحر می برند و روز به شام ببردی از دل من مهر هر کجا صنمیست مرا که قبله گرفتم چه کار با اصنام به کام دل نفسی با تو التماس من است بسا نفس که فرورفت و برنیامد کام مرا نه دولت وصل و نه احتمال فراق نه پای رفتن از این ناحیت نه جای مقام چه دشمنی تو که از عشق دست و شمشیرت مطاوعت به گریزم نمی کنند اقدام ملامتم نکند هر که معرفت دارد که عشق می بستاند ز دست عقل زمام مرا که با تو سخن گویم و سخن شنوم نه گوش فهم بماند نه هوش استفهام اگر زبان مرا روزگار دربندد به عشق در سخن آیند ریزه های عظام بر آتش غم سعدی کدام دل که نسوخت گر این سخن برود در جهان نماند خام سعدی شیرازی