کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم

    نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم

    به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم

    شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم

    حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد

    دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم

    مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی

    که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم

    من رمیده دل آن به که در سماع نیایم

    که گر به پای درآیم به دربرند به دوشم

    بیا به صلح من امروز در کنار من امشب

    که دیده خواب نکرده‌ست از انتظار تو دوشم

    مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم

    که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم

    به زخم خورده حکایت کنم ز دست جراحت

    که تندرست ملامت کند چو من بخروشم

    مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن

    سخن چه فایده گفتن چو پند می‌ننیوشم

    به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل

    و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha